تفکر خارج از چارچوب
خارج از چارچوب رایج فکر نکنید؛ یک چارچوب جدید بسازید
نویسنده: دکتر محمدرضا عاطفی
در جستجوی بینشهای جدید در مورد اینکه بازارها و مشتریان شما چه کسانی هستند؟، واقعاً چه چیزی میخواهند؟ و چگونه میتوان به آنها رسید؟ و چگونه میتوان آنها را به بهترین شکل در طراحی محصولات و تعریف ارزش پیشنهادی مشارکت داد؟، نیازمند تفکر در چارچوبهای جدید است. “چارچوب” در تعریف ما یک عقیده، مفهوم، فرضیه کاری یا مدل ذهنی است که شما برای تفسیر جهان پیرامونتان از آن استفاده میکنید. خلاقیت واقعی، شما و شرکتتان را ملزم میکند که دائماً در چارچوبهای فعلی خود شک کنید و در نهایت آنها را با موارد جدید جایگزین کنید. در یک محیط در حال تغییر، هیچ ایدهای برای همیشه خوب نیست.
سخت کوشی مغز، شما و سازمان شما را به سمت پیش فرضها و محدودیتهای کهنه و تکراری سوق میدهد. احتمالاً شما با تعصب طبیعی به ایدههایی مینگرید که دیدگاهتان آنها را تأیید میکند. احتمالا نسبت به ایدههایی که دیدگاه رایج شما آنها را تایید میکند، تعصب خواهید داشت.
حتی هنری فورد مشهور هم نتوانست به سیگنالهای آشکار بازار (و توصیههای همکاران) توجه کند که نشان میداد مشتریان پس از موفقیت خارق العاده مدل ساده T که همگی به رنگ مشکی تولید میشدند، در حال تحول هستند و میخواهند محصولات متنوع و با رنگهای مختلف را دریافت کنند. در دهه 1970 و 1980 مدیران شرکت هیندوستان لور تصور میکردند که مشتریان مواد شوینده لباسشویی در هند در درجه اول افراد مرفه هستند که حاضر به پرداخت هزینه بالایی بودند. آنها متوجه نشدند که نیرما، رقیب کم هزینه، بخش در حال رشد مشتریانی با درآمد پایین که قبلاً از هیچ ماده شوینده استفاده نکرده بودند را مورد توجه قرار داده است.
همانطور که به دنبال درک بازار و سازمان مشتریان خود هستید، در مورد تفسیرهای متعدد از دادههای جمع آوری شده، با گشاده رویی عمل کنید. تقسیمبندیهای قابل قبول مختلف برای هر گروه مشتری وجود دارد، بسیاری از راههای مشروع برای تجزیه بازار و روشهای مختلفی برای درک خواستههای اساسی مشتریان وجود دارد که ممکن است شما در گذشته از آنها استفاده نکرده باشید اما برای درک بهتر و به روز مشتری لازم باشد راههای نرفته را تجربه کنید.
لیستی از اساسیترین باورهای خود در مورد مشتریان و بازارهای خود را تهیه و سپس آنها را به چالش بکشید. در حال حاضر فکر میکنید کدام مشتریان جزو وفادارترین مشتریان شما هستند؟ سؤال جسورانهای بپرسید که شما و همکارانتان را در خارج از منطقه آسایش شما قرار میدهد. اگر شما یکی از بزرگترین طراحان و خردهفروشان لباس زیر در جهان هستید، اگر 10 سال از این زمان بگذرد چه میشود؟ اگر 95 درصد از مشتریان شما مرد باشند؟ اگر محبوبترین موتور جستجوی آنلاین جهان هستید – به گوگل فکر کنید – ۱۰ سال بعد چه میشد؟ اگر بیشتر مشتریانی که به دنبال اتومبیلهای بدون راننده بودند شما را انتخاب میکردند؟
اولین قدم برای خلاقیت عملی، به چالش کشیدن برخی از چارچوبهای موجود است. اگر این امر را مدیریت کنید، میتوانید به سادگی با تغییر طرز تفکر در مورد مشتریان، رقبا یا شرکت خود، به یک چارچوب جدید بسیار موفق برسید.