ساختار و حکمرانی نوآوری

یکی از بزرگترین موانع نوآوری عدم هماهنگی در شرکت‌ها است. ساختار سازمانی نقش بسیار مهمی برای همکاری بازی می‌کند. برخی از بهترین شیوه‌های نواوران موفق از جمله تغییر مسیر گزارش‌دهی افقی به جای ارتباطات عمودی‌، ایجاد فضاهای فیزیکی برای همکاری و سازماندهی براساس گروه‌های کاری به جای افراد است. البته یک نسخه واحد برای همه سازمان‌های وجود ندارد و بدیهی است که با توجه به وضعیت داخلی و شرایط محیطی برای سازمان‌های مختلف ساختارها و شیوه های مختلف سازمانی متناسب طراحی می‌شود.

به عنوان مثال بی‌ام‌دبیلو از یک رویکرد بسیار متمرکز برای نوآوری استفاده می‌کند. تیم‌های پروژه شامل افرادی از همه بخش‌های ‌سازمان از جمله: مهندسی، طراحی، تولید، بازاریابی، خرید و امور مالی می‌شوند که به مرکز تحقیق و نوآوری فراخوانده می‌شوند تا ارتباطات را بهبود بخشند.

از طرف دیگر، سازمان‌هایی مانند گوگل از یک رویکرد غیر متمرکز استفاده می‌کنند. این شرکت به هریک از کارکنان خود این فرصت را می‌دهد تا در ایجاد محصولات و خدمات جدید مشارکت داشته باشند – و برای این کار هر شرکتی قانون خود را وضع می‌کند مانند قانون 20٪ ، جایی که کارکنان مجاز هستند تا یک روز در هفته  بر روی هر پروژه‌ای که مایل هستند فعالیت کنند.

نقش گروه ناب کمک به شرکت‌ها برای یافتن ساختار سازمانی است که به بهترین وجه در راستای اهداف استراتژیک آنها باشد. ما معتقدیم که این استراتژی است که ساختار را شکل می‌دهد و نه عکس آن: شرکت‌های نوآور، فرهنگ‌های نوآوری می‌سازند. نیازی به گفتن نیست که رهبری عالی برای تحقق سریع تغییرات بسیار مهم است.