دکتر محمدرضا عاطفی
عضو هیات علمی دانشگاه
مشاور استراتژی و نوآوری
مقاومت در برابر سیاست و استراتژی
شتاب تغییرات در جهان ما سبب شده است تا توجه و تعمق ما از تغییرات سطحی و معمول (مانند تأثیر فناوری اطلاعات بر اقتصاد دیجیتال) به تغییرات عمیق (مانند تأثیر گازهای گلخانهای بر آب و هوای جهانی) تغییر کند. برخی از این تغییرات ما را شگفت زده و خوشحال میکند. و بعضی روح انسان را آزرده میکنند و بقای ما را تهدید میکنند. این بدین معنی است که در بسیاری از مواقع ما شاهد وقوع رفتار غیر منتظره سیستم هستیم. رهبران متفکر به طور فزایندهای گمان میکنند که ابزارهای مورد استفاده آنها نه تنها در حل مسائل دائمی که با آن مواجه هستند ناتوانند، بلکه ممکن است در واقع خود آنها سبب بروز مسائل شوند. در اغلب موارد، تلاشهای با نیت خوب برای حل مسائل، عوارض جانبی پیش بینی نشدهای ایجاد میکند. تصمیمات ما واکنشهای پیش بینی نشدهای را بر میانگیزد. اکثر دانشمندان این مطلب را تصدیق میکنند که هرگاه مردم درصدد حل مشکلی برآیند، اغلب آن را بدتر میکنند.
مسائل امروز، پیامدهای ناخواسته راه حلهای دیروز
مشکلات امروز اغلب به عنوان پیامدهای ناخواسته راه حلهای دیروز به وجود میآیند. سیاستهای ما ممکن است اثرهای جانبی پیش بینی نشدهای را ایجاد کنند.
این نتیجه مقاومت در برابر سیاست است. تمایل به مداخلات، با واکنش سیستم به خود مداخله، شکست میخورد. از کنترل ناموفق قیمتها، برنامههای ساخت بزرگراهها در شهر که برای رفع ترافیک ایجاد شد اما اکنون بخش مهمی از گرههای ترافیکی است، تا آخرین ابتکار تغییر ناموفق در شرکت شما، بهترین تلاش ما برای حل مسائل اغلب آنها را بدتر میکند.
مقاومت در برابر سیاست چیز جدیدی نیست. در سال 1516، سر توماس مور در اتوپیا در مورد مسائل سیاست گذاری نوشت: «شما فکر میکنید بیماری را از بین میبرید اما با به کار بردن درمانی برای یک بیماری، بیماری دیگری را تحریک خواهید کرد. و آن چیزی که یکی از علائم بیماری را برطرف میکند، بیماری دیگری را تولید میکند.
ماکیاولی – 1979، گفت: وقتی یک مشکل چه از بیرون و چه از درون یک جمهوری ایجاد میشود، مشکلی که چه به دلایل داخلی و چه به دلایل خارجی به وجود آمده است، مشکلی که آن قدر بزرگ شده است که میتواند باعث ترس همگان شود، ایمنترین سیاست این است که به جای اینکه تلاش کنیم آن مشکل را بر طرف کنیم واکنش نشان دادن به آن را به تاخیر بیاندازیم، زیرا آنهایی که میکوشند مشکلات را رفع کنند، تقریبا همیشه مشکل را تقویت کرده و موجب تسریع لطمههایی میشوند که از آنها واهمه داشتهاند.
زیست شناس و مقاله نویس فقید، لوئیس توماس، در مقالهای با عنوان «درباره مداخله»، هم تشخیص و هم راه حل ارائه کرد:
وقتی با هر سیستم اجتماعی پیچیدهای مواجهاید که دارای مسئله است نمیتوانید یک باره وارد سیستم شوید و شروع به تغییر دادن شرایط کنید و امید زیادی داشته باشید که به وضع موجود کمک کرده اید. چنین برداشتی یکی از ناکامیهای تلخ قرن ماست…. شما نمیتوانید در یک قسمت از یک سیستم پیچیده، از بیرون، مداخله کنید، بدون اینکه ریسک قطعی رخ دادن رویدادهای فاجعه بار را که در قسمتهای دیگر به آنها توجه نکرده اید، بپذیرید. اگر میخواهید چیزی را بهبود بخشید، پیش از هر کاری ناگزیرید و موظفید کل سیستم را درک کنید… دخالت کردن، مشکل ایجاد میکند. مداخله در کل سیستم راهی برای ایجاد مسئله است.
از زمان توماس مور تا دوران پوگو در اواسط قرن بیستم، مدتها است پذیرفته شده است که افرادی که به دنبال حل مسئلهای هستند غالباً اوضاع را بدتر میکنند. سیاستهای ما ممکن است عوارض جانبی پیش بینی نشدهای داشته باشد. تلاش ما برای پایدار کردن یک سیستم ممکن است به ناپایداری بیشتر آن منجر شود. تصمیمهای ما ممکن است باعث واکنش افراد دیگری شود که سعی میکنند تعادل قبلی را که ما بر هم زده ایم دوباره باز گردانند. فارستر چنین پدیدهای را رفتار غیر قابل پیش بینی سیستمهای اجتماعی مینامد. این رفتارهای پویای غیر قابل پیش بینی غالباً به مقاومت در برابر سیاست منجر میشود یعنی تمایل سیستم برای کمرنگ کردن، به تاخیر انداختن، و بر هم زدن هر اقدام اعمال شده به وسیله واکنش سیستم به خود آن اقدام.
نمونههایی از رفتار غیر منتظره سیستم و مقاومت در برابر سیاستها
- کنترل دستوری و سیاستگذاری قیمت برق، که به عنوان راهی برای کاهش هزینههای مردم و مصرفکنندگان مطرح میشود، منجر به کاهش سرمایهگذاری بخش خصوصی و دولتی شده است و نرخهای بیسابقه، خاموشیهای ناگهانی با تاثیرات بلدمدت اقتصادی و سیاسی میشود.
- فشارهای تحریمی بر علیه ایران از سوی ایالات متحده با هدف کنترل قدرت منطقه ای و نظامی ایران صورت گرفت اما در عمل خلاف آن اتفاق افتاد.
- ایالات متحده بیش از هر کشور دیگری در جهان برای مراقبتهای بهداشتی هزینه میکند (هم کل و هم به عنوان درصدی از تولید ناخالص داخلی)، با این حال بیش از 40 میلیون نفر از پوشش مراقبتهای بهداشتی برخوردار نیستند و ایالات متحده در امید به زندگی و مرگ و میر نوزادان از اکثر کشورهای توسعه یافته دیگر عقب افتاده است.
- ممنوعیت ویدیو با ورود انتنهای ماهوارهای بی نتیجه ماند. در ادامه فیلتر کردن تلگرام سبب شد تا بسیاری از افرادی که کارهای خود را در این بستر انجام میدادند به فیلترشکن روی بیاورند در نتیجه افراد زیادی اکنون به دلیل استفاده ناخواسته از فیلتر شکن به محتواهایی دسترسی پیدا میکنند که قانون برای جلوگیری از آن ایجاد شده بود. اما در واقع خود سبب رشد دسترسی به آن شد.
- یافتههای مطالعهای نشان داده است که: «استفاده از داروهای ارزانتر هزینهها را بالا میبرد، نه کاهش. نتایج نشان میدهد که محدود کردن آنچه تجویز میشود، همانطور که سیستمهای مراقبت مدیریت شده انجام میدهند، تأثیر ناخواستهای بر افزایش هزینهها دارد».
- سیاست تعیین نرخ دستوری ارز برای کنترل قیمت دلار و جلوگیری از کاهش قدرت خرید مردم عملا به بی ثباتی بازار و ایجاد رانت تبدیل شد و در نهایت هم قیمت دلار افزایش یافت و هم قدرت خرید مردم کاهش یافت.
- سیگارهای کم قطران و نیکوتین پایین در واقع مصرف مواد سرطانزا و مونوکسیدکربن را افزایش میدهند، زیرا سیگاریها با کشیدن تعداد بیشتر در روز، پک زدنهای طولانیتر و نگه داشتن دود طولانیتر در ریهها، میزان نیکوتین پایین را جبران میکنند.
- برنامههای جاده سازی بین شهری و نهضت اتوبان سازی در شهرها که برای کاهش ترافیک طراحی شدهاند، عملاً باعث افزایش ترافیک، تاخیر، و آلودگی شده است.
- با وجود استفاده گسترده از وسایلی که زحمت انسان را کم میکنند، انسانها نسبت به 50 سال پیش اوقات فراغت کمتری دارند.
- مبارزه دولتها با مواد مخدر با تمرکز بر ممنوعیت استفاده از مواد و قطع عرضه آن با هزینهای بالغ بر میلیاردها دلار، تنها تاثیر اندکی روی کشت کوکائین، تولید یا قاچاق آن داشته است. میزان مصرف مواد مخدر در آمریکا و دیگر مناطق همچنان بالا است.
- در دهه 1990، دولتهای بازارهای نوظهور آسیب پذیر بودند، زیرا آنها عادت کرده بودند که از خارج از کشور وام بگیرند. وقتی ورود دلارها کم شد، آنها به لبه پرتگاه رانده شدند. از آن زمان، آنها مراقب بودند که عمدتاً از بازارهای داخلی وام بگیرند و در عین حال ذخایر دلاری زیادی را ایجاد کردند. اما تمام احتیاط آنها به دلیل غفلت بخش خصوصی برای کاهش ریسک از بین رفت. برای مثال، در روسیه، بانکها و شرکتها برای استقراض از خارج از کشور عجله کردند، زیرا نرخ بهره دلار کمتر از نرخ روبل بود. بنابراین در حالی که دولت روسیه در حال انباشته کردن ذخایر قابل توجهی ارز خارجی بود، شرکتها و بانکهای روسی بدهیهای خارجی به همان اندازه چشمگیر داشتند. بعد از مدتی به دلیل مشکلات در بازپرداخت بدهیها، خطوط اعتباری آنها قطع شد و آنها در تنگنا قرار گرفتند. بسته نشدن این حلقه به این دلیل است که استقراض دولتها از بازارهای داخلی و احتکار ارز خارجی احتمالاً دلیلی برای افزایش قدرت پول داخلی بوده است و بنابراین با افزایش سایر استقراضها از خارج از کشور به خنثی کردن این سیاست کمک کرده است.
- سیاستهای مبتنی بر اطفای حریق در جنگلها باعث جمع شدن چوبهای خشک موجود به عنوان سوخت شد ودر نتیجه بجای آتشهای کوچک کم خطر که بسیاری از درختان تنومند از آن جان سالم به در میبردند، شاهد آتشسوزیهای به مراتب بزرگتری بودند که هرچند تعدادشان کمتر بود اما آسیب بیشتری تحمیل میکردند.
- تلاشهای کنترل سیل با اجرای سازههایی مانند خاکریزها و سدها در مسیر آنها، مانع نفوذ آب سیلابها به صورت تدریجی شده و باعث ایجاد سیلهای بزرگتری میشود که باتوجه به اینکه مردم با اطمینان به سد در حریم رودخانه ساخت و ساز انجام دادهاند، شاهد تخریب و هزینه بیشتر در اثر هر طغیان هستیم.
- اعمال قلمرو حفاظتی 200 مایلی برای ماهیان و سهمیهبندی صیدشان برای نجات منطقه غنی ماهیگیری جورجز بانک (در سواحل آمریکای شمالی بینتیجه بود. این ناحیه به عنوان یکی از غنیترین مناطق ماهیگیری در اواسط دهه 90 میلادی بود که بسیاری از گونههای ماهی در آن رسما منقرض شدند، ماهیگیری متوقف شد، قایقها بلااستفاده شدند و اقتصاد محلی به رکود کشیده شد.
- مقررات زدایی از صنعت بانکداری و وامدهی آمریکا با هدف نجات این صنعت از مشکلات مالی باعث ایجاد موجی از سفته بازی شد که نتیجهاش فروپاشی و تحمیل هزینه سنگین صدها میلیارد دلاری بر کسانی که مالیات پرداخت میکردند، بوده و هست.
- داروهای ضد رتروویروسی به معنای واقعی کلمه نجات دهندهای برای افراد مبتلا به اچای وی بوده است. با این حال، کاهش مرگ و میر منجر به کاهش خطرات درک شده از ویروس شده است. در برخی جوامع، مردم رفتارهای پرخطرتری انجام میدهند و کمتر مراقب اقدامات ایمن هستند و میزان بروز موارد جدید عفونت HIV پس از سالها کاهش، در حال افزایش است.
- آنتی بیوتیکها باعث تکامل یافتن باکتریها و مقاومت آنها در برابر دارو و ایجاد بیماریهای صعبالعلاج جدید میشود.
- سموم ضد عافت شیمیایی و گیاهی به طور مشابه باعث تکامل آفات و علفهای جدید میشود و همچنین با تجمیع در زنجیره غذایی باعث مسمومیت ماهیها، پرندگان و شاید انسانها میشود.
اما چگونه میتوان کل سیستم را درک کرد و از مقاومت در برابر سیاست اجتناب کرد؟ چگونه میتوانیم یاد بگیریم که از آن اجتناب کنیم، تا سیاستهای اهرمی بالا را پیدا کنیم که بتواند منافع پایدار ایجاد کند؟
برای بسیاری، راه حل در تفکر سیستمی نهفته است – توانایی دیدن جهان به عنوان یک سیستم پیچیده، که در آن ما درک میکنیم که “شما نمی توانید فقط در یک کار یا حوزه مداخله کنید” و اینکه “همه چیز به هر چیز دیگری مرتبط است.” استدلال میشود که با یک جهان بینی کل نگر، ما میتوانیم سریعتر و موثرتر یاد بگیریم، نقاط اهرمی بالا در سیستمها را شناسایی کنیم و از مقاومت در برابر سیاستها اجتناب کنیم. یک برنامه استراتژیک مبتنی بر چشم انداز سیستمی ما را قادر میسازد تا تصمیماتی مطابق با منافع بلندمدت خود و بهترین منافع بلندمدت سیستم به عنوان یک کل اتخاذ کنیم.
چالشی که همه ما با آن روبرو هستیم این است که چگونه شعارهای گذشته در مورد تسریع یادگیری و تفکر سیستمی را به ابزارهای مفیدی منتقل کنیم که به ما در درک پیچیدگی، طراحی سیاستهای عملیاتی بهتر و هدایت تغییرات مؤثر کمک میکند. دینامیک سیستم روشی برای تقویت یادگیری در سیستمهای پیچیده است. همانطور که یک شرکت هواپیمایی از شبیهسازهای پرواز برای کمک به یادگیری خلبانان استفاده میکند، دینامیک سیستم تا حدودی روشی برای توسعه شبیهسازهای پرواز مدیریتی (اغلب بر اساس مدلهای ریاضی و شبیهسازیهای کامپیوتری) است تا به ما در یادگیری پیچیدگی پویا، درک منابع مقاومت در برابر سیاست، و طراحی سیاستهای موثرتر کمک کند.
با این حال، مداخله موفقیت آمیز در سیستمهای پویا و پیچیده به بیش از ابزارهای فنی و مدلهای ریاضی نیاز دارد. پویایی سیستم اساساً بین رشتهای است. از آنجا که ما با رفتار سیستمهای پیچیده سروکار داریم، دینامیک سیستم مبتنی بر نظریه دینامیک غیرخطی و کنترل بازخورد توسعه یافته در ریاضیات، فیزیک و مهندسی است.
از آنجا که ما این ابزارها را برای رفتار انسان و همچنین سیستمهای فنی به کار میبریم، پویایی سیستم از روانشناسی شناختی و اجتماعی، نظریه سازمان، اقتصاد و سایر علوم اجتماعی استفاده میکند. برای حل مسائل مهم دنیای واقعی، باید یاد بگیریم که چگونه با گروههایی از سیاستگذاران پرمشغله کار کنیم و چگونه تغییرات را در سازمانها تسریع کنیم.
در اینجا بحث میشود که مقاومت در مقابل سیاست از عدم تطابق بین پیچیدگی پویا سیستمهایی که ایجاد کرده ایم و ظرفیت شناختی ما برای درک آن پیچیدگی ناشی میشود.
بینشهای مرتبط