نوآوری مدل کسب‌وکار

نوآوری در محصولات و خدمات ضروری است، اما نوآوری در مدل کسب‌­وکار می­‌تواند مزیت رقابتی پایدارتری به ویژه در زمان‌های دگرگون­‌سازی ایجاد کند.

در ۵۰ سال گذشته، متوسط ​​طول عمر مدل کسب‌­وکار از حدود ۱۵سال به کمتر از ۵ سال رسیده است. در نتیجه، نوآوری در مدل کسب‌­وکار اکنون یک قابلیت اساسی برای سازما‌ن­هایی است که می­خواهند رشد فوری را ایجاد کنند، یک فعالیت محوری عقب مانده را دوباره زنده کنند و یا در برابر دگرگونی یا نزول صنعت مقاومت کنند.

نوآوری در مدل کسب‌وکار چیست؟

نوآوری در مدل کسب‌­وکار هنر ارتقای مزیت و ارزش‌­آفرینی با ایجاد تغییراتی همزمان – و متقابلاً پشتیبانی کننده – هم در ارزش پیشنهادی برای مشتریان و هم در مدل عملیاتی آن است. در سطح ارزش پیشنهادی، این تغییرات می­‌تواند به انتخاب یک بخش هدف جدید بازار، محصول یا خدمات و مدل درآمد منجر شود. در سطح مدل عملیاتی، تمرکز بر چگونگی ایجاد سودآوری، مزیت رقابتی و ارزش­‌آفرینی از طریق تصمیماتی در مورد نحوه ارائه ارزش پیشنهادی است:

در طول زنجیره ارزش کجا و چگونه بازی کنیم؟

چه مدل هزینه­ای برای اطمینان از بازدهی جذاب مورد نیاز است؟

چه ساختار و قابلیت­‌های سازمانی برای موفقیت ضروری است؟

نوآوری در مدل کسب‌وکار چیست؟

نوآوری در مدل کسب‌­وکار هنر ارتقای مزیت و ارزش‌­آفرینی با ایجاد تغییراتی همزمان – و متقابلاً پشتیبانی کننده – هم در ارزش پیشنهادی برای مشتریان و هم در مدل عملیاتی آن است. در سطح ارزش پیشنهادی، این تغییرات می­‌تواند به انتخاب یک بخش هدف جدید بازار، محصول یا خدمات و مدل درآمد منجر شود. در سطح مدل عملیاتی، تمرکز بر چگونگی ایجاد سودآوری، مزیت رقابتی و ارزش­‌آفرینی از طریق تصمیماتی در مورد نحوه ارائه ارزش پیشنهادی است:

چهار رویکرد نوآوری در مدل کسب‌وکار

شرکت­‌هایی که امیدوارند بتوانند از طریق نوآوری در مدل کسب­‌وکار رشد کنند، با چندین پرسش اساسی روبرو هستند: دامنه این تغییرات چقدر باید گسترده باشد؟ سطح مناسب ریسک­‌پذیری چیست؟ آیا این یک حرکت یا اقدام یکباره است، یا اینکه به یک قابلیت مداوم نیاز دارد؟

برای پاسخ به این پرسش­‌ها، مهم است که درک کنیم همه تلاش­‌های نوآوری در مدل کسب­‌وکار شبیه به یکدیگر نیستند. درک چهار رویکرد متمایز برای نوآوری در مدل کسب­‌وکار می‌­تواند به مدیران کمک کند تا در طراحی مسیر رشد گزینه‌های موثری داشته باشند:

با توجه به چالش اساسی صنعت مانند کالایی‌­سازی یا مقررات جدید، که در آن یک مدل کسب­‌وکار به آرامی رو به زوال است و چشم‌­انداز رشد نامشخص است، به کار گرفته می‌­شود. در این شرایط، شرکت باید ارزش پیشنهادی به مشتری خود را از نو بی­آفریند و فعالیت­‌های خود را برای ارائه سود برتر از پیشنهاد جدید تنظیم کند.

رویکرد بازآفرینی

هنگامی به کار می‌­رود که کسب­‌وکار محوری فعلی، حتی اگر دوباره بازآفرینی شود، بعید است که با دگرگونی اساسی مقابله کند. تطبیق‌­دهنده در کسب‌­وکار یا بازارهای مجاور کاوش می­‌کنند و در برخی موارد به طور کامل از کسب‌وکار محوری خود خارج می‌­شوند. تطبیق‌­دهنده‌ها باید یک موتور نوآوری بسازند تا به طور مداوم به آزمایش بپردازند تا یک فضای “محوری جدید” موفق را با مدل کسب­‌وکار مناسب پیدا کنند.

رویکرد تطبیق‌دهنده

نوآوری مدل کسب‌­وکار را برای مقیاس‌­پذیری یک کسب­‌وکار محوری بالقوه موفق­تر به کار می­‌گیرد. این رویکرد – که می‌­تواند استارتاپ یا شرکت جاافتاده شورشی باشد – مزیت محوری خود را برای انقلابی در صنعت و تعیین استانداردهای جدید به کار می­گیرد. این امر مستلزم توانایی تکامل مستمر برتری رقابتی یا مزیت کسب­‌وکار برای محرک رشد است.

رویکرد نامتعارف

با کاوش یا سرمایه­‌گذاری در قلمروهای جدید یا مجاور، اثر کسب‌­وکار را به شدت تهاجمی می­‌کند. این روش مستلزم درک مزیت رقابتی شرکت و ریسک‌­پذیری دقیق در کاربردهای جدید این مزیت برای موفقیت در بازارهای جدید است.

رویکرد ماجراجویانه

ما به شرکت­‌ها کمک می­‌کنیم تا یک مدل کسب­‌وکار نوآورانه و مبتنی بر استراتژی‌­های نوآوری را شکل دهند. دانش عمیق سازمانی و محیطی به همراه یک استراتژی تاثیرگذار می­‌تواند عملکرد سازمانی را به شکل قابل توجهی افزایش دهد.

تماس با مابرای ارتباط با کارشناسان ما کلیک کنید


    ارسال فایل