پنج مورد که شرکتها را در سرمایهگذاریهای مخاطره آمیز به اشتباه می اندازد
بسیاری از هیات رییسههای دارای شخصیت حقوقی برای سرمایهگذاریهای مخاطره آمیز ریسک میکنند.
نویسنده: محمدرضا عاطفی
صدها شرکت درحال مقدمه چینی برای توسعه سرمایهگذاریهای مخاطره آمیز به امید دستیابی به آینده ای روشن وتوانایی هستند متکی به قول هایی که مبتکران فناوری داده اند.متاسفانه بسیاری این فرصت را با کنترل کردن تلاشهای سرمایه گذاری مانند کنترل کردن یک گروه ادغام و مالکیت یا کنترل یک واحد توسعه تجارت از دست میدهند.که این عملی بسیار محتاطانه است.
چنین سرمایه گذاری هایی زمانی بهترین بازده را دارند که در غالب مجموعه ای از قوانین و مقررات اجرا شوند که از ریسک بیشتری نسبت به قوانین قبلی مجریان برخوردار باشند.سرمایهگذاریهای مخاطره آمیز بر روی نوآوری هایی انجام می شوند که دور از تولیدات آماده هستند.لازم به ذکر ات بسیاری از پس هزینههای توسعه ایدههای غیر معقول بر نمی آیند.ضروری است به مدیران این شرکتها آزادی عمل داده شود و همچنین وجود ضرر وزیان را بپذیرند.
مجریان این سرمایه گذاریها باید بدانند که درحال ورود به مقطعی هستند برندشان بیشتر از یک نام و آوازه یک اعتبار و اعتماد به حساب می آید.همچنین صبر و شکیبایی سرنوشت ساز است.به طوری که ممکن است سالها طول بکشد که یک سرمایه گذاری نتیجه بدهد و موفقیت ساز شود.
یکی از بهترین راهها برای پیشگیری از مواجه شدن با موانع در کار و صنعت سرکشی است.
به همین دلیل است که بسیاری از شرکتها درحال تاسیس سرمایهگذاریهای پرمخاطره هستند.حدود 800شرکت در سال 2018 فعال بودند که این رقم 5سال قبل تر 220 بود. گروههای اجرایی فشار ایجاد شده توسط اخلالگران مبتکر را حس می کنند که با سرمایهگذاریهای پرخطر به تجارت هایشان حمله کرده اند.آنان می دانند نیاز به توسعه بیشتری در تجارتهای خود دارند و گروههای تحقیق و توسعه می توانند این کار را انجام دهند و بهترین روش برای انجام ای کار مشارکت و سهیم بودن در اکوسیستم سرمایه گذاری است.برای بسیاری این به معنای تاسیس سرمایه و ایجاد گروه نوآوری شخصی است.
اما این یک اصل مهم و کلیدی برای شرکت هاست.شرکتها و نهادهایی که دارای سرمایهگذاریهای پرمخاطره هستند نسبت به بسیاری از دیگر شرکتها با پاداش ریسک بالاتری اداره می شوند.طبق اصل اقتصاد سرمایهگذاریهای پر خطر، بسیاری از مبالغ سرمایه گذاری شده در بازه وعده داده شده به موفقیت تبدیل نخواهند شد و ممکن است سالها زمان نیاز باشد تا نتیجه بدهند.به علاوه طبق تعریف اینگونه سرمایهگذاریها در زمینه ای نامشخص عمل می کنند .به طور مثال سرمایه گذاری در فناوری و کالایی که وارد بازار نشده و سپس سرمایهگذاری بر روی درآمد آن.هیچ یک از این عوامل دلیلی برای یک فروش آسان در یک جامعه که ضرر و زیان را هر 3ماه یک بار محاسبه می کنند و جایی که حمایت از یک شکست محدود کننده شغلی می شود,نیست.
با وجود چنین خطراتی, شرکتها درحال تصمیم گیری برای حضور در این عرصه هستند به امید به دست آوردن بینش نسبت به آینده و آنچه پیش رو است و جلوگیری از مختل شدن تجارت.
سرمایهگذاریهای پرمخاطره اگر صحیح اجرا شوند می توانند راهی ارزشمند برای شرکتها باشند برای ایجاد فضایی رقابتی,زیرا نگرشی 3یا 4 سال جلوتر از آنچه مردم و رقبا میبینند را حاصل میکند.مانند یک کشتی یخ شکن که در یخها به پیش میرود.همچنین می تواند به بهبود مهارتهای معامله و تبادل کمک کند,فناوری و دانش را در شرکتها افزایش دهد و باعث ایجاد فرصتهای جدید در تحقیق و توسعه,پیشرفت تجارت و اذغام و مالکیت شود.گروه تجاری که روی 5مورد از 100 مورد موجود سرمایه گذاری می کنند,به طورحتم چیزهای زیادی در مورد معامله و نوآوری نسبت به بقیه می دانند.
ارقام سرمایهگذاریهای پرمخاطره در سال 2018
733 نیروی سرمایه گذاری در سطح جهان
254 میلیارد دلار ارزش سرمایه کلی
23% از سرمایه توسط شرکت هاسسرمایهگذاراهدا شده است
53میلیارد دلار,مقدار سرمایه اهدا شده توسط شرکتهای سرمایه گذار
2750 ,تعداد معاملات شرکتهای سرمایه گذار
با این حال شرکتها برای سرمایه گذاری به توسعه نیروهای جدید در جامعه نیاز دارند و مجریان و صاحبان شرکتها نیز موظف به درک اهمیت ویژه سرمایه گذاری در نوآوری هستند.آنان باید به نیروهای جدید به عنوان نوک نیزه نگاه کنند نه وسیله ای برای توسعه تجارت هایشان. گروه سرمایه گذاری شرکتها باید اختیار این را داشته باشند که به خوبی بتوانند جستوجو کنند و اختلالگران احتمالی را بشناسند، چشم اندازی که نیازمند اداره صحیح و تدبیر است.اخلالگران موفق ریسکهای بزرگی را انجام می دهند و اغلب به روش هایی متکی اند که طبق قوانین محافظه کارانه شرکتها ناشایست و نابجا است.بیشتر معاملات و شرط بندیهای طولانی مدت به شکست منجر خواهند شد و مدیران شرکتها در صورتی می توانند این کار را انجام دهند که معتقد باشند مجازات نخواهند شد.
عادت کردن به سرمایهگذاریهای پرمخاطره
برای رونق سرمایه گذاری در حوزه شرکتی ممکن است لازم باشد درباره نقش آن در استراتژی نوآوری خود تجدید نظر کنید.بیشتر شرکتها از نیروهای سرمایه گذاری خود برای یافتن شناختههای شناخته شده استفاده می کنند .یعنی می توانند از فناوری یا کالاهایی که می دانند از قبل وجود دارند به درستی بهره بگیرند و تجارت خود را توسعه بخشند.(شکل 1).اما در واقع آنان باید از طریق توسعه تجارت و واحدهای توسعه و تحقیق خود این کار را انجام دهند.اعتبار واقعی یک نیروی سرمایه گذاری به کشف ناشناختههای ناشناخته و تا حدودی شناختههای ناشناخته است.اینها مواردی است که می تواند اساس و پایه ای را نقض و صنعتی را مختل کند.