نوشته دکتر محمدرضا عاطفی

دکتر محمدرضا عاطفی

مشاور استراتژی و آینده پژوه
عضو هیات علمی دانشگاه و رئیس هیات مدیره گروه ناب

اختراع در مقابل نوآوری

مقدمه

نوآوری بدون شک عامل اصلی رشد شرکت است. مدیران دائماً به دنبال راه‌هایی برای نوآوری هستند تا از رقبا جلوتر بمانند و مهم ترین مشکلات خود را حل کنند. با این حال، بسیاری از شرکت‌ها آن را به درستی درک نمی کنند و اغلب نوآوری را با اختراع اشتباه می‌گیرند.

اگرچه ارتباطی بین این دو واژه وجود دارد، اما نوآوری و اختراع مفاهیم متمایزی هستند و نباید به جای یکدیگر مورد استفاده قرار گیرند. ما نگاهی دقیق به این اصطلاحات و مفاهیم مرتبط خواهیم داشت تا تفاوت مهم بین نوآوری در مقابل اختراع را درک کنیم ، چرا باید به جای آن بر نوآوری ارزش تمرکز کنید، و معنی همه آن برای استراتژی رشد آینده شرکت شما چیست. ما نمونه‌هایی از نوآوری و اختراع و همچنین نمونه‌هایی از نوآوری ارزشی را برای تمایز مفاهیم بررسی خواهیم کرد.

قبل از اینکه به تفاوت‌های بین اختراع و نوآوری بپردازیم، اجازه دهید ابتدا تعریف کنیم که اختراع چیست و نوآوری چیست.

 

اختراع چیست؟

اختراع عبارت است از گردآوری ایده‌ها یا اشیاء به روشی جدید و منحصر به فرد برای ایجاد دستگاه یا فرآیندی که قبلاً وجود نداشته است. به عبارت دیگر اختراع به عنوان ایجاد یک محصول، خدمت یا معرفی یک فرآیند برای اولین بار تعریف می‌شود، اختراع لزوماً ایده یک نوآوری ممکن است. اختراع یک مسئله واقعی را با ابزار فناوری حل می‌کند. معمولاً وقتی به اختراعات فکر می‌کنیم چرخ، کاغذ، موتور بخار و اینترنت به ذهن ما خطور می‌کند.

 

نوآوری چیست؟

نوآوری از فعل لاتین “innovāre” می‌آید و به معنای “معرفی چیزها، ایده‌ها یا روش‌های جدید برای انجام کاری” است. نوآوری یک مفهوم بسیار گسترده است که مبتنی بر یک ایده اصلی و مفید است، صرف نظر از اینکه آیا آن ایده منجر به خلق ارزشی می‌شود که بتواند برای انبوه خریداران جذاب باشد. تاریخ شرکت‌ها مملو از مواردی است که ابتدا با پیشنهادات نوآورانه‌ای که به ارزش مرتبط نیستند وارد بازار شدند.

تفاوت نوآوری با بهبود و تحول در این است که تمرکز بر انجام کاری نیست که در حال حاضر بهتر انجام می‌دهید، بلکه تمرکز بر انجام کاری کاملاً متفاوت از آنچه قبلاً انجام می‌دهید، است.

از منظر اقیانوس آبی، صرفاً ایجاد چیزی بدیع و مفید از طریق نوآوری برای ایجاد و تسخیر فضای بازار جدید یا اقیانوس آبی کافی نیست ، حتی اگر نوآوری مورد تحسین شرکت قرار گیرد.

از آنجایی که عملاً همه حوزه‌های زندگی حوزه‌های بالقوه نوآوری را تشکیل می‌دهند، جای تعجب نیست که مفهوم نوآوری عملاً در سال‌های اخیر رشد خیره کننده‌ای داشته است و بر این اساس کاربردهای کاملاً متفاوتی در کسب و کار، سیاست، جامعه و علم پیدا کرده است.

 

نوآوری در مقابل اختراع: تفاوت چیست؟

یک اختراع جدید ممکن است به تنهایی دستاوردهایی داشته باشد، اما تصور این که یک اختراع لزوما منجر به رشد آینده شرکت شما می‌شود می‌تواند بسیار خطرناک باشد. جهان مملو از اختراعات جدیدی است که نتوانستند موفقیت تجاری ایجاد کنند. نوآوری اختراع نیست. بنابراین قبل از اینکه با ایده جدید خود به بخش تحقیق و توسعه خود بروید، بیایید به چند نمونه نگاه کنیم تا تفاوت بین اختراع و نوآوری و نتایج هر کدام را درک کنیم.

 

نوآوری فقط اجرای یک اختراع نیست

بعضی گمان می‌کنند که نوآوری فقط اجرای یک اختراع است. خطر اصلی این فرض در تعداد مخترعانی منعکس می‌شود که هرگز از آن استفاده عملی نکردند زیرا هنوز برخی از جزئیات نادیده گرفته می‌شد یا اختراع آنها توسط افراد کاملاً متفاوت به موفقیت رسید.

فرآیند اختراع و فرآیند نوآوری اساساً متفاوت هستند. هنگامی که از “استارت آپ‌های تجاری” صحبت می‌کنیم، این نوآوران هستند که نقش اصلی را بازی می‌کنند، نه مخترعان.

اختراعات موفق بزرگ اغلب برای مدت طولانی آماده بازار نبودند زیرا هنوز دچار خطا بودند و بنابراین به راحتی در اولین تلاش شکست می‌خوردند، جایگاه آنها در حل مسئله مشخص نبود و یا توسط عموم پذیرفته نمی شدند. بنابراین، کارآفرینان موفق معمولاً مخترع نیستند، بلکه نوآور هستند.

 آنها از آنچه در حال حاضر وجود دارد استفاده می‌کنند. در واقع آنها به کشف آنچه از قبل وجود داشته است، می‌پردازند. چیزهای زیادی از قبل وجود دارد، بنابراین لازم نیست دوباره اختراع شود، اما اهمیت و پتانسیل آن هنوز قابل شناسایی و کشف مجدد است. فاکس یک نمونه بارز آن است. این اختراع مدت‌ها بود که وجود داشت و شرکت‌هایی که اساساً‌ مخترع نبودند و سعی در بازاریابی آن داشتند، از آن استفاده ‌کردند.

نوآوری به معنای فراتر از اختراع محصولات جدید است

هر چه بازارها با سرعت بیشتری تغییر کنند، محصولاتی که زمانی نوآورانه هستند، زودتر ارزش پیشنهادی منحصر به فرد خود را از دست می‌دهند. بنابراین نوآوری دائمی یک تعهد شرکتی است. اینکه آیا ایده‌های خوب واقعاً به نوآوری تبدیل می‌شوند را نمی‌توان پیش‌گویی کرد، اما مطمئناً پیش‌بینی‌ امکان‌پذیر است.

زیرا بازارها تغییر می‌کنند و رقابت هرگز تمامی ندارد. به یک معنا، شرکت‌ها محکوم به بازآفرینی دائمی هستند. این به خودی خود در همه زمینه‌ها و حتی بیشتر از آن برای مجموعه خدمات صدق می‌کند. دیجیتالی شدن جهانی باعث افزایش فشارها برای نوآوری شده است.

 

نمونه‌های اختراع در مقابل نوآوری

لامپ

غیر معمول نیست که مخترعان از پیامدهای تجاری اختراعات خود بی اطلاع باشند. یا اینکه خیلی دیرتر به اجرای تجاری فکر کنند. به عنوان مثال، توماس ادیسون ، بیش از 400 حق ثبت اختراع را در مرحله اول کار خود در کارنامه داشت. یکی از اینها برای لامپ برق بود. او نتوانست به مرحله دوم یعنی تحقق تجاری مهم ترین پتنت‌هایش برسد.

زیپ

گاهی اوقات تنها چیزی که از دست می‌رود فشار درست است. گیدئون ساندبک که زیپ را در سال 1913 به ثبت رساند، تا زمانی که ارتش ایالات متحده در سال 1917 شروع به استفاده از زیپ برای یونیفرم کرد، نتوانست آن را تجاری کند.

AT & T

اختراعات اغلب از موسسات تحقیقاتی محض می‌آیند و دانشمندان آنها اغلب فرسنگ‌ها از منافع تجاری دور هستند. این امر حتی برای مؤسسات تحقیقاتی خصوصی نیز صادق است. برای مثال، پایه‌های فناوری ترانزیستور در آزمایشگاه‌های بل غول ارتباطات ایالات متحده AT&T ایجاد شد. در سال 1953، یک شرکت کوچک ژاپنی مجوز ساخت ترانزیستور را به دست آورد و اندکی پس از آن اولین رادیو ترانزیستوری را با نام سازنده سونی به بازار عرضه کرد. چند سال بعد،  IBM از همین فناوری برای توسعه رایانه‌های کوچک و قدرتمند استفاده کرد و به دوران سیستم‌های محاسباتی در مقیاس بزرگ مبتنی بر رله یا لوله‌های الکترونی پایان داد. سلول خورشیدی، که اکنون اساس تمام سیستم‌های فتوولتائیک است، نیز در آزمایشگاه‌های بل توسعه یافته است. در تمام این موارد،  AT & T اساساً فقط یک مجوز دهنده بود. دیگران همیشه سودهای کلانی داشتند.

زیراکس

تحقیقاتی که توسط زیراکس در مرکز تحقیقاتی پالو آلتو (PARC) انجام شد، به همین ترتیب تاسف بار بود. به استثنای فناوری چاپگر لیزری، زیراکس به سختی توانست اختراعات خود را به پول نقد تبدیل کند. هم ماوس کامپیوتر و هم رابط کاربری گرافیکی که بدون آنها چنین ماوسی بی فایده است، اساساً در PARC – در اوایل دهه 1970 – توسعه یافتند. اما اپل تقریباً 10 سال بعد با رایانه مکینتاش نوآوری‌های واقعی را از هر دو انجام داد. در این بین ماوس و رابط کاربری گرافیکی به استانداردی برای کامپیوترها تبدیل شده است.

کامپیوتر

چه کسی کامپیوتر شخصی را اختراع کرد. شاید فکر کنید که اپل تحت مدیریت استیو جابز بود یا شاید IBM؟ در واقع این شرکت کوچکی به نام MITS بود که کامپیوتر شخصی آن Altair نام داشت. Altair که در میان علاقه‌مندان به رایانه محبوب است، جذابیت تجاری محدودی داشت، به همین دلیل است که احتمالاً هرگز نام آن را نشنیده‌اید.

ایریدوم

آیا ایریدوم موتورولا نوآوری عالی بود؟ مطمئنا. این اولین گوشی جهانی بود، اما آیا پیشرفتی در ارزش ارائه کرد که بتواند انبوهی از خریداران را جذب کند؟ پاسخ منفی است. ایریدیوم یک شاهکار فناوری چشمگیر بود که در مکان‌های دورافتاده مانند صحرای گبی کار می‌کرد، اما در ساختمان‌ها و اتومبیل‌ها، مکان‌های دقیقی که مدیران جهانی در حال حرکت بیشتر به آنها برای کار نیاز داشتند، کار نمی‌کرد. نتوانست جهشی در ارزش برای توده خریداران هدف خود ایجاد کند.

 

نوآورانه در مقابل مبتکرانه

به طور مشابه، برای نوآوری در مقابل اختراع، ما همچنین می‌خواهیم کاربرد اغلب اشتباه صفت‌های آنها را توضیح دهیم: مبتکرانه در مقابل نوآورانه. همانطور که برای نوآوری و اختراع، این اصطلاحات معانی کمی متفاوت دارند:

مبتکرانه اصطلاحی است برای کسی که می‌تواند چیزهای جدیدی طراحی کند، کسی که تفکر خلاقی دارد، کسی که تخیل دارد و می‌تواند چیزی کاملاً جدید ارائه دهد.

در مقابل، نوآورانه صفتی است که کسی را توصیف می‌کند که چیزها، ایده‌ها یا روش‌های جدیدی را برای انجام کاری معرفی می‌کند. این فرد تفکر و تخیل خلاقی دارد تا قدم بعدی را به جلو بردارد.

اهمیت نوآوری در مقابل اختراع

در حالی که ممکن است پیش از این، نوآوری و اختراع شبیه شما به نظر می‌رسید، اکنون تفاوت‌های بین نوآوری و اختراع را به تفصیل توضیح داده ایم.

اهمیت اختراعات

  • اختراعات نیاز به یک مفهوم کاملاً جدید دارند
  • اختراعات شواهدی از اعتبار دانش علمی ارائه می‌دهند
  • اختراعات نیاز به مهارت دارند
  • اختراعات همیشه اصالت دارند و برای دنیا تازگی دارند
  • اختراعات نتایج غیرمنتظره‌ای به همراه دارند
  • اختراعات باید اول باشند
  • اختراعات سنگ بنای نوآوری هستند

اهمیت نوآوری‌ها

  • نوآوری باعث بهبود مفهوم، خدمات یا محصول موجود می‌شود
  • نوآوری به طور قابل توجهی به رشد یک شرکت کمک می‌کند
  • نوآوری همیشه جدید است اما با یک مفهوم یا الگوی تغییر یافته است
  • نوآوری یک مزیت فنی/رقابتی می‌دهد
  • نوآوری به مهارت‌های گوناگونی نیاز دارد
  • نوآوری تمایل به جذب بهترین استعدادها دارد
  • نوآوری همیشه زمانی رخ می‌دهد که نیاز به ایجاد تغییر در یک سازمان وجود داشته باشد

برای درک اینکه چرا برخی از نوآوری‌ها به موفقیت بزرگ دست می‌یابند در حالی که برخی دیگر شکست‌های تجاری هستند، باید تفاوت بین نوآوری ارزش و نوآوری فناوری را درک کنیم .

گروه ناب به شرکت‌ها در حوزه‌های زیر کمک می‌کند.
آینده پژوهی

بینش‌های مرتبط

robot-hand-holding-light-bulb-ice-cream

ضرورت استراتژی نوآوری

هر سازمان موفقی در تلاش برای نوآوری است اما غالبا شرکت‌ها از رویکردهای ...
b2c-hero2

سرمایه‌گذاری مخاطره‌‌آمیز

صدها شرکت درحال مقدمه چینی برای توسعه سرمایه‌گذاری‌های مخاطره آمیز به امید ...
عصر جدید نوآوری

عصر جدید نوآوری

عصر جدید نوآوری بینش‌ها و شیوه‌های مورد نیاز شما را برای افزایش ...
سرمایه نوآور بالا

سرمایه نوآور

موفقیت نوآورانی مانند جف بزوس آمازون، به توانایی آنها در جلب حمایت از چشم ...

نوآوری

خلاقیت

امکان ارسال دیدگاه وجود ندارد!