رابطه میان پایداری زیست محیطی و اجتماعی
نویسنده: محمدرضا عاطفی
کیفیت محیط زیست و ساختار یک جامعه به شدت به هم وابسته است. از یک سو، منابع طبیعی که به خوبی مدیریت می شوند می تواند سبب مزایای زیر شود:
- کیفیت زندگی را افزایش میدهد،
- تنشها درون و میان نسلها را کاهش میدهد،
- فرصتهای بهتری را برای کل جامعه فراهم میکند،
- تاب آوری جامعه را بهبود میدهد.
- توزیع عادلانه درآمد غیرنقدی برای تمامی اقشار جامعه را فراهم می کند– زیرا کمبود منابع ممکن است فقیرترین افراد جامعه را از دسترسی به مایحتاج اولیه باز دارد.
از سوی دیگر، رفاه گسترده که یک کیفیت زندگی بالا را تسهیل میکند، مستلزم اقتصاد کارکردی (functioning economy) است که بنا به تعریف بانک جهانی از منابع طبیعی استفاده میکند. به همین دلیل، هرچند متون آکادمیک عموما بر این دو بعد به صورت مجزا تمرکز کرده اند اما باید بر شیوهای تمرکز کنیم که پایداری زیست محیطی و اجتماعی را در تعامل با هم بررسی کند. چند نمونه از این ارتباطات گسترده را با توجه به شرایط کشورمان در ذیل بررسی می کنیم:
بهداشت و درمان و تخریب محیط زیست
تخریب محیط زیست می تواند بر سلامت و بهره وری نیروی کار تاثیر منفی بگذارد. در عین حال که در یک تاثیر عمیق و گستردهتر بر کیفیت زندگی کلیه مردم کشور را کاهش می دهد. آلودگی هوا، خاک و زمین آلوده و آب آشامیدنی نامناسب در کنار قرار گرفتن در معرض آلودگیهای شیمیایی هر ساله سبب تشدید بیماریهای کشندهای مانند سرطان در کشورهای در حال توسعه می شود. بر اساس سازمان همکاری و توسعه اقتصادی ، منابع آب ناسالم، فقدان سیستم دفع و تصفیه فاضلاب، و بهداشت ضعیف مسئول 3 درصد کل مرگ و میر دنیاست که 90 درصد آن را کودکان تشکیل میدهند. یک محیط ناسالم فرصتهای اقتصادی را کاهش میدهد از شرکت مردم در زندگی اجتماعی جلوگیری میکند، منابع را از مصرفهای بهره ورانه منحرف میسازد و در زوال شهرها نقشی اساسی ایفا خواهد کرد. تمدنهای از هزاران سال قبل حول آب شکل گرفته است. پس کلونیهای تمدنی که در اطراف شهرهای بزرگی مانند اصفهان، یزد و تهران ایجاد شده است می تواند با خطر عدم تامین آب آشامیدنی کافی به خطر بیافتد.
جمعیت شناسی، فقر و محیط زیست
رابطه میان جمعیت شناسی و پایداری محیط زیستی / اجتماعی فوق العاده پیچیده است. جمعیتها با رشد سریع ممکن است بر محیط زیست فشاری بیش از ظرفیت تحمل آن وارد کند که منجر به انتشار گازهای گلخانهای ، میزان بالای فرسایش خاک، و انقراض گونههای جانداران گردد. اگر رشد سریع جمعیت همراه با مدیریت محیط زیست نباشد میتواند منجر به تنشهایی میان گروهها، برای کنترل منابع کمیاب گردد و از اینرو میتواند منبعی برای عدم ثبات اجتماعی بیشتر با ایجاد یک چرخه معیوب باشد. فقر پایدار ممکن است بر محیط زیست اثر بگذارد و ممکن است منجر به شهرنشینی غیر برنامهریزی شده گسترده مانند حاشیه نشینی و زاغه نشینی شود که بخشهای بزرگی از جمعیت را بدون دسترسی به خدمات اولیه در خود جای داده است. چنین شرایط زندگی میتواند پیامدهای معنی داری را روی محیط زیست داشته باشد از جمله خسارت از طریق جنگل زدایی ، آلودگی منابع آب و انتقال آبهای کشاورزی و صنعت برای بخش خانگی که می تواند به بیابان زایی و در نتیجه کاهش کیفیت زندگی محیطهای شهری گردد.
انرژی و ثبات اجتماعی
مصرف سوختهای کربنی یکی از دلایل اصلی گرم شدن کره زمین است. طبق برآوردهای موسسه بین المللی انرژی (۲)، برای محدود کردن افزایش درجه حرارت جهانی به 2 درجه سانتیگراد ، باید اقدامات متعددی برای محدود کردن انتشار گازهای گلخانهای اتخاذ شود . این اقدامات متعاقبا تقاضا برای سوختهای فسیلی را کاهش خواهد داد و در نتیجه قیمت گاز و نفت که مهترین منبع درآمد کشورهای نفتی مانند ایران است را کاهش خواهد داد. یک مطالعه توسط HSBC تخمین می زند که کاهش تقاضای سوختهای فسیلی باعث میشود که قیمت نفت زیر بشکهای 50 دلار باقی بماند (۳). این امر بدان معناست که تنها یک سوم ذخایر سوختهای فسیلی فعلی تا قبل از 2050 مصرف میشود چون هزینه استخراج به دلیل پایین آمدن سطح مخازن نفت و بالا رفتن هزینههای استخراج و نیازمندی به فناوریهای جدید از ارزش درآمد آن بیشتر خواهد بود. کاهش حجم کاهش ارزش سوختهای فسیلی بر ارزش سهام شرکتهای استخراج کننده نفت و همچنین درآمدهای مالیاتی ناشی از عوارض مربوط به سوختهای فسیلی در کشورهای توسعه یافته تاثیر منفی می گذارد. در نتیجه ، درآمدهای عمومی کاهش می یابد و بر مقرون به صرفه بودن و تامین منابع مالی مورد نیاز برای پشتیبانی از برنامههای توسعه اجتماعی فشار خواهد آورد. برای کشورهای با درآمدهای مبتنی بر منابع طبیعی و نفت مانند ایران، کاهش شدید درآمد از منابع معدنی ممکن است سیستمهای رفاهی کشور را با چالشهای اساسی روبرو کند. هرنوع پیوند اضافی بین انرژی محیط زیست و پایداری اجتماعی منجر به استفاده از انرژیهای جایگزین و پاک مانند اتانول و بیودیزل منجر شود ضمن آنکه استفاده از انرژی باد، خورشیدی نیز با سرعت بسیاری در حال گسترش است. اگرچه این منابع انرژی به کاهش انتشار دی اکسید کربن کمک می کند، اما در بعضی از مناطق که با کمبود زمینهای کشاورزی مواجه هستند می تواند به بحران مواد غذایی منجر شود.
تغیرات آب و هوا، امنیت غذایی، و تعارضات
در آینده ، افزایش آب سطح دریا و تغییرات اقلیمی مانند آب وهوایی می تواند خیلی شدیدتر بر میلیون ها انسان در سطح کره زمین تاثیر بگذارد و آنها را وادار به مهاجرت کند. احتمالا در کشور مهاجرت از مناطق مرکزی کشور که به سمت خشک شدن پیش می رود تا تهران در یک بازه طولانیتر را شامل شود. این کار فشار بر استفاده از منابع طبیعی بویژه آب در نواحی مقصد را افزایش خواهد داد. گزینه بعدی انتقال آب از منابع محدود به مناطق مورد نیاز است که آن هم آسیبهای اجتماعی و تعارضات داخلی زیادی را به همراه خواهد داشت. انتقال آب سر منشاءهای زاگرس به سمت اصفهان و یزد و کاهش آب در مناطق پایین دست آن که تا جنوب خوزستان را دربر می گیرد می تواند سرمنشاء اختلافات شدیدی در آینده شود. افزایش رقابت برسر این منابع میتواند سرانجام منجر به کشمکش نظامی حتی بین کشورها گردد (زمینههای آن در دو منطقه خاور میانه الف) ترکیه – ایران – عراق – سوریه و ب) اتیوپی – سودان – مصر – تونس را می توان مشاهده کرد). تغییرات مستمر درجه حرارت زمین و کاهش نزولات احتمالا بر ظرفیت بسیاری از مناطق ایران برای تولید غذا تاثیر خواهد گذارد و با این حساب آسیب پذیری جمعیت را افزایش و تاب آوری آن را کاهش خواهد داد. طبق برخی مطالعات، در حال حاضر نزدیک به دو میلیارد نفر در کشورهای تحت تنش آبی زندگی میکنند. رشد صنعتی سازی و نیروهای جمعیتی احتمالا وضعیت را وخیمتر می کنند و تغییرات آب و هوایی ممکن است با کاهش جریان آب و تغذیه آبهای زیر زمینی اوضاع را بدتر هم کند. فشار روی منابع آب و زمین، همراه با افزایش جمعیت جهانی و افزایش فقر در برخی مناطق میتواند نگرانیهای مرتبط با امنیت غذایی را تشدید کند که در آینده یک مشکل اساسی محسوب خواهد شد (32). در حال حاضر، در کشورهای در حال توسعه، دست کم 800 میلیون نفر بدون دسترسی کافی به غذا وجود دارند. در کشورها کمتر توسعه یافته، کاهش بازده غلات ممکن است منجر به بهره برداری بیشتر از زمینی گردد که بیش از پیش فرسایش یافته است. درحالیکه در کل جهان شرایط محیط زیستی در حال کاهش بهره وری محصولات زراعی می شود. این مجموعه فشارها ممکن است امنیت غذایی را در بلندمدت افزایش دهد حتی در نواحی که در آنها تولید غذا امروزه نسبتا تضمین شده به نظر برسند. در کشور در دورههای خشک سالی این موضوع می تواند خیلی سریع و با تواتر زیاد رخ دهد که منجر به افزایش قیمت مواد غذایی و کاهش دسترسی تعداد بیشتری از مردم به حداقل مواد غذایی مورد نیاز گردد.
تغییر آب و هوا و توانمندسازی زنان
طبق یک حجم رو به رشد از تحقیقات، تغییر آب و هوایی نسبت به جنسیت خنثی نیست. در بسیاری جوامع روستایی و سنتی در افریقا، زنان مسئول امنیت آب، غذا، و انرژی برای پخت و پز و گرمسازی میباشند. اما اثرات تغییر اب و هوایی مانند خشکسالی، امواج گرما، عفونتهای تشویقی با افزایش درجه حرارت ، جنگل زدایی و بارش غیرقطعی تضمین منابع مورد نیازشان را سختتر ساخته است. این امر به نوبه خود موقعیت ایشان را در جامعه ضعیفتر ساخته و فرصتها برای بهترکردن زندگیشان و خانوادهشان را کاهش میدهد. بر اساس تحقیقات گستردهای ، تغییرات آب و هوایی نسبت به جنسیت خنثی نیست. در بسیاری از جوامع روستایی و سنتی آفریقا ، و یا جوامع کشاورزی در جنوب و شمال کشور، زنان مسئول تامین آب ، غذا و انرژی برای پخت و پز و گرمایش هستند. اما تأثیرات تغییرات آب و هوایی مانند خشکسالی ، موج گرما ، عفونت هایی که با افزایش دما تشدید می شوند ، جنگل زدایی و بارش نامشخص ، کار این زنان را دشوارتر می کند. این ، به نوبه خود ، موقعیت آنها را در جامعه تضعیف می کند و فرصت ها را برای بهبود زندگی خود و خانواده کاهش می دهد. با استمرار این روند موج مهاجرت به شهرها که آنها هم از بی آب رنج می برند افزایش می یابد و جامع مولد جامعه را به جامعه مصرفی یا با کسب وکارهای واسطهای که ارزش افزودهای به اقتصاد نمیافزایند مواجه خواهد کرد. در کنار کاهش درآمدهای دولت برای پشتیبانی از اقشار کم درآمد بحران خانواده ها تشدید خواهد شد.