سیاست اقیانوس آبی: پیروزی ترودو در انتخابات
استراتژی اقیانوس آبی جاستین ترودو چگونه او را به نخست وزیر کانادا تبدیل کرد.
نوشته: دکتر محمدرضا عاطفی
در 19 اکتبر 2015، خبرگزاریها اعلام کردند که جاستین تروودو، پسر 43 ساله پیر ترودو افسانهای، با اکثریت قاطع به عنوان 23 امین نخست وزیر کانادا انتخاب شده است. با این حال، سه ماه زودتر، هنگامی که انتخابات برگزار شد، تعداد بسیار کمی بر روی پیروزی ترودو شرط میبستند.
ترودو در سال ۲۰۱۳ به عنوان رهبر حزب لیبرال کانادا انتخاب شد. او وارث یک حزب به هم ریخته و پر از مشکل بود، در وضعیتی که حتی جایگاهی پایینتر از محافظه کاران و دموکراتهای جدید قرار داشت. در حقیقت، حزبش در شرایطی قرار داشت که حتی برخی از سیاستمداران مشهور حزبش که بیشتر قرن بیستم بر کانادا فرمانروایی کرده بودند نیز حرفی برای گفتن نداشتند. با این وجود کمتر از سه سال بعد، ترودو حزب خود را از 36 کرسی به 184 کرسی اکثریت (از مجموع 338) کرسی افزایش داد. این یک پیروزی خیره کننده بود که تقریبا هیچ کس نمیتوانست آن را پیش بینی کند.
اما ترودو چگونه توانست این کار را بکند؟
بررسی دقیق استراتژی ترودو میتواند کاربرد استراتژی اقیانوس آبی را نشان دهد که گواهی بر این موضوع است که میخواهیم در مورد آن صحبت کنیم یعنی ایجاد یک استراتژی اقیانوس آبی در سیاست.
به چالش کشیدن منطق استراتژیک متعارف مبارزات سیاسی
با شروع انتخابات، بدیهی بود كه سه قانون اساسی و متداول در طول رقابتهای انتخاباتی بین احزاب که در طول سالها به شکلی نانوشته اجرا میشد در برگزاری این انتخابات هم حاکم بود. با استفاده از اقیانوس آبی، ترودو هر سه را شکست.
نامزدهای سنتی | جاستین ترودو |
اشکالات را به عنوان یک شر مطلق نشان دهید | وعده ۳ ساله برای سرمایهگذاری در زیرساختها و رفع اشکالات |
نسبت به نقش دولت تشکیک ایجاد میکند | یک دستور کار عملگرا را ارایه میدهد |
با سیاه نمایی به سیاستمداران رقیب حمله میکند | یک کمپین مثبت اجرا میکند |
تبدیل “غیر رأی دهندگان“ به رأی دهندگان
در انتخابات قبلی سال 2011 در کانادا، “غیر رأی دهندگان” تقریباً 40٪ از واجدین شرایط رأیدهی را تشکیل میدادند. بسیاری از شهروندان برای رأی دادن به خود زحمت ندادند زیرا هیچ یک از احزاب اصلی را به رسمیت نمیشناختند. آنها با بدبینی و منفی بافی که به تدریج بر فضای سیاسی آن زمان سایه افکنده بود، بی تفاوتی را در پیش گرفته بودند و عملاً به عنوان نیروی اپوزیسیون خاموش و ساکت عمل میکردند. سکوت آنها برای سیاسیون معنای مشخصی داشت اگرچه برای غیر سیاسیون اهمیتی نداشت. این عدم رأی دهندگان اساساً در انتخابات قبلی نادیده گرفته میشدند. درعوض، احزاب سیاسی بر بخشهای سنتی رأی دهندگان خود تمرکز داشتند – کسانی که برایشان مهم نبود چه اتفاقی میافتد و حزبشان چه عملکردی را به دنبال دارد و در هر صورت به حزب مورد نظرشان رأی میدادند – و آنها را با رأی به اندازه کافی تقویت میکردند تا به پیروزی برسند.
ترودو، با توجه بیشتر به افراد غیر رأی دهنده، در خلاف جهت سیاسیون سنتی حرکت کرد. این گروه عمدتاً از نسل جوان و همچنین جوامع بومی کانادا بودند. او وقت خود را در دانشگاهها گذراند، در رسانههای اجتماعی فعال بود، در مجامع و مکانهای شلوغ شرکت میکرد، دست تکان میداد و سلفی میگرفت و به ملاقات جمعیت قابل توجهی از بومیها میرفت. مبارزات انتخاباتی ترودو مثبت و بدون تبلیغات منفی و حمله به دیگر کاندیداها انجام گرفت، این شکل از تبلیغات به ویژه برای این افراد غیر رأی دهنده جذاب بود. مبارزات انتخاباتی وی توسط یک شعار هوشمندانه ساخته شد: این جا کانادا است، و یک کانادای “بهتر” همیشه امکان پذیر است! که باعث شد هم رأی دهندگان و هم غیر رأی دهندگان با هم متحد شوند.
در زمان شمارش آراء نهایی مشخص شد که مشارکت آراء از 61٪ به نزدیک 70٪ افزایش یافته بود، یعنی افزایش تقریباً سه میلیون رأی دهنده. که ترودو به طور کامل تمام کسانی که رأی دهنده نبودند را زیر چتر حزب خودش آورد. بدون غیر رأی دهندگان، ترودو پیروز انتخابات نمیشد.
کاهش هزینه دستیابی به رأی دهندگان
کاندیداها به طور سنتی بر روی صحبتها و تبلیغات منفی از دیگران تمرکز میکردند تا بتوانند باقی رقبا را از میدان بیرون کنند، آنها سرمایهگذاری زیادی در تبلیغات تلویزیونی گران قیمت کردند. جاستین تروودو با سرمایهگذاری در تبلیغات تلویزیونی بسیار ابتکاری و اغلب غیر شهودی و غیرمستقیم، رویکرد متفاوتی را اتخاذ کرد. علاوه بر این، او با خارج شدن از کشور و دیدار حضوری با مخالفان خود در کشورهای مختلف آنها را به موافقان خود تغییر داد و پیام مثبت خود را بصورت حضوری به آنها رساند. فیلمهای ویدئویی ناشی از این فعالیتها از طریق رسانههای سنتی و اجتماعی پخش میشدند. جاستین ترودو با سر و صدای ایجاد شده به این شکل، توانست با هزینهای بسیار کمتر از نامزدهای رقیب خود، به نتیجه بسیار بهتری دست یابد.
پیروزی “آبی”: استفاده از استراتژی اقیانوس آبی در سیاست
در حالی که در ابتدا استراتژی اقیانوس آبی ساخته شد تا در دنیای کسب وکار مورد استفاده قرار گیرد، اما به طور فزایندهای میبینیم که این روش میتواند در سایر امور، مانند سیاستهای عمومی و سیاستهای اقتصادی که بعدا در بینشی دیگر به آن خواهم پرداخت به کار گرفته شود. در این جا کاربرد استراتژی اقیانوس آبی را در مبارزات انتخاباتی نشان دادیم. حرکت استراتژیک ترودو را میتوان “پیروزی آبی” تلقی کرد.
از چپ به راست: تبلیغات منفی – سیاستهای تخریبی – منابع مالی – بهترین صلاحیت برای نخست وزیری – شایستگی کامل در برخورد با مسائل – فعالیت در شبکههای اجتماعی – ارتباط با رسانهها – ارتباط عاطفی با رای هندگان – چشم انداز ملی
CPC: : حزب محافظه کار – LPC : حزب لیبرال – NPD: حزب دموکرات
سه قانون استراتژی اقیانوس آبی وجود دارد که به ما اجازه میدهد تا یک جنبش استراتژیک در واقع “آبی” را صحهگذاری کنیم. این حرکت باید:
- با شکستن قوانین تثبیت شده رقابت، منطق متداول استراتژیک صنعت را به چالش بکشید.
- به دنبال “غیرمشتریان” باشید و بازار را مجددا تقسیم بندی کنید تا بتوانید یک بازار بزرگ دست نخورده که به آن اقیانوسهای آبی گفته میشود، خلق کنید.
- رابطه جایگزینی ارزش و هزینه را کنار بگذارید و به طور همزمان به دنبال تمایز و هزینه کم باشید.
چگونه این قوانین استراتژی اقیانوس آبی در زمینه مبارزات سیاسی اعمال میشود؟ اجازه دهید آنها را دوباره تفسیر کنیم:
- با شکستن قوانین تثبیت شده رقابت، منطق استراتژیک متعارف سیاسی به چالش بکشید.
- به دنبال “غیر رأی دهندگان” برای ایجاد استخرهای بزرگ – اقیانوسهای آبی – از رأی دهندگان بالقوه باشید.
- با انجام یک کارزار مثبت و استفاده از تبلیغات رایگان از طریق رسانه، رابطه جایگزینی ارزش – هزینه را کنار بگذارید.
وقتی پیروزی ترودو را از منظر استراتژی اقیانوس آبی مشاهده میکنیم، مشخص میشود که اصول مهم و اساسی حرکت اقیانوس آبی میتواند با موفقیت به سایر حوزهها گسترش یابد. لازم نیست استراتژی اقیانوس آبی محدود به استراتژی کسب و کار یا شرکت باشد. با جستجوی اقیانوسهای آبی در جاهای دیگر، حتی برای کمک به انتخاب روسای جمهور یا نمایندگان مجلس، میتوان موفقیت بسیار زیادی کسب کرد!. ابته به شرط آنکه در اجرای استراتژی در عمل هم اقدامات استراتژی اقیانوس آبی صورت گیرد و این فقط در حد پیروزی نباشد زیرا در دوره بعد با دیدن آثار عملکرد این منطق تغییر خواهد کرد.